فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی
سلام دوستان گلم، نازنین همراهان خوبم خواستم مطلبی بنویسم از سر درد دنیا اصلا وفا نداره بیخودی خودمان را غرق آن نکنیم دو روز پیش مشکلی برایم پیش آمد به هر که رو زدم و توقع کمک داشتم جوابی نشنیدم جز نه و بهانه های ناجور برای خودم متاسفم که کسی پیدا نمیشه برای یک هفته مرا دریابد متاسف برای آن روزهایی که تابستان ها کار می کردم و باقی فصل ها را مدرسه می رفتم زحمت کشیدم و تلاش کردم تا آنجا که با رتبه ی (421) هیچ چاره ای نداشتم جز این که تربیت معلم را انتخاب کنم و رشته ی معلمی را تا کمک خرج خودم باشم و خانواده ی خودم غافل از این که در این شغل درست است ایمان است و صداقت و علم و زکات علم اما مال اندوزی و درآمد و ... خبری نیست که نیست. بعضی از دوستان و اقوام به کارهای دیگر اشتغال یافتند الان همه چی دارند دعا می کنم خدا بیشتر بهشون بدهد. امروز آنقدر خوار و ذلیل شدم که خودم را فحش دادم و به خاطر ندانم کاری ها و اشتباهات همیشه وقتم پیشانیم را به دیوار کوبیدم اما این پایان کار نبود. خواستم اقدامی دیگر کنم و دست به کاری بزنم کارستان اما جفت و جور نشد بعضی وقت ها اینطوری می شوم تنها و دلشکسته – غمگین و افسرده اما تا آن جا که توانستم قبلن قبلن ها برای دوستان و ... خدمت کرده ام هر چند کوچک و مرهم دردشان بودم هر چند ناچیز که بهتر است به گفتار نیاید. امروز آنقدر تنها شدم و دلشکسته دانستم که هیچ جایی مرا آرام نمی کند جز خانه ی دوست ... در آن جا این دو بیت را از سوز دل نوشتم ...
دریغـا کــار مـا هـرگـز خطا نیست به مسجد رفتن مـا بی دعا نیست شنیـدم از دو مــرد نیک سیـرت که زخمِ کهنه ی ما بی دوا نیست
تا این که خواهر زاده ی خوبم دکتر حامد پرنیایی پیام داد. سلام دایی اگر سر قولت مبنی بر برگشت بموقع هستی بیا بگیر. گفتم چشم دایی جان گفتم خدایا در این مکان مقدس عاجزانه می خوام توانایی و سلامتی عطا کن و بگیر دست یاریگران را آمین خدایا شکرت سینا صارمی دو شنبه 17 شهریور 1393 مسجد جامع صاحب الزمان (عجج) روستای قلعه نو علیا چهار شنبه 17 شهريور 1393برچسب:امان از این روزگار, روزگار بی اعتماد, تنهایی و هزاران درد بی علاج, سینا صارمی, :: 6:30 بعد از ظهر :: نويسنده : سینا صارمی آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|
![]() |